چند سالی است که عبارت فریلنسینگ زیاد به گوش میخورد. وقتی اینترنت فراگیر شد، تمایل افراد برای کار به صورت فریلنسینگ بیشتر شد. از طرف دیگر شرکتها نیز بیشتر ترغیب شدند از مهارت فریلنسرها استفاده کنند. با اینکه وضعیت و ماهیت این سبک شغلی واضح است، چند سوال پیش میآید: هدف فریلنسینگ چیست؟چرا با وجود امکان استخدام طولانی مدت افراد و گرفتن تعهد از آنها برای انجام کار، فریلنسینگ به وجود آمد و جایگاهش را همچنان حفظ کرده است؟ این سوالات را در این مقاله پاسخ میدهیم. با تکانش همراه باشید.
فریلنسر کیست؟
در واقع، فریلنسر (Freelancer):
- بدون قرارداد است: فریلنسر کسی است که با شرکتها قرارداد نمیبندد یا قرارداد طولانی مدت ندارد.
- تعهد بلند مدت ندارد: با توجه به عدم بستن قرارداد طولانی مدت با شرکتها، فریلنسر تعهد طولانی مدت هم به شرکتها و سازمانهایی که با آنها همکاری میکند، ندارند.
- با یک شرکت یا سازمان کار نمیکند: یک فریلنسر با هر شرکت به صورت پروژهای همکاری میکند. گاهی هم بخش کوچکی از کار یک سازمان را به عهده میگیرد و به صورت پاره وقت با چند سازمان کار میکند.
- مهارتهای زیادی دارد: یک فریلنسر برای اینکه بتواند نقشهای مختلفی را در سازمانهای مختلف ایفا کند، یا بتواند پروژههای متنوعی را از یک شرکت قبول کند، باید مهارتهای زیادی را در خود پرورش دهد. به علاوه، فریلنسر باید هر روز به دنبال یادگیری مهارتهای جدید باشد.
- سقف درآمد ندارد: شاید یکی از بهترین ویژگیهای فریلنسینگ این باشد که سقف در آمد ندارد. یک فریلنسر به دلیل نداشتن قرارداد ثابت و نحوه ارائه کارش به طور خاص، میتواند مبلغ دستمزدش را خودش تعیین کند و به کافرما ابلاغ کند. کارفرما اگر به مهارتهای فریلنسر واقعا احتیاج داشته باشد، درخواست او را میپذیرد. به علاوه، این نوع درآمدها برای یک فریلنسر از چند منبع مختلف میآیند.
- تنوعطلب است: تنوعطلبی یکی از ویژگیهای شخصیتی یک فریلنسر است. از آنجایی که فریلنسرها زود حوصلهشان از یک نوع کار تکراری سر میرود، ترجیح میدهند در چند زمینه فعالیت داشته باشند تا حس تنوع طلبیشان را در کار ارضا کنند.
- ارتباطات زیادی دارد: فریلنسرها هر جایی که میروند با همه دوست میشوند. در واقع ارتباطات برای فریلنسر حیاتی است. زیرا اگر ارتباطی نباشد، از پروژههای جدید هم خبری نیست.
- بیشتر دورکاری میکند: از آنجایی که فریلنسر باید در طول روز با چندین شرکت و کارفرما در ارتباط باشد، بیشتر کارش به صورت دورکاری و پروژهای انجام میشود.
هدف فریلنسینگ چیست؟
- در واقع هدف از ایجاد فریلنسینگ در دنیای مدرن و تکنولوژریک امروزی از این قرار است:
- به کار گرفتن توانایی های یک فرد در زمینه های مختلف: همانطور که گفتیم بعضی از افراد تواناییهای زیادی دارند. به همین خاطر فریلنسینگ ایجاد شد تا از طیف گسترده تواناییهای آنها استفاده شود.
- برونسپاری پروژههای موقت سازمانها و شرکتها: خیلی از سازمانها پروژههای موقتی دارند که ممکن است وقت کارمندان ثابت را بگیرد. به همین دلیل برونسپاری آنها به یک فریلنسر میتواند گزینه بسیار عالی برای آنها باشد.
- به کارگیری افراد همه فن حریف در شرکتها: شرکتها معمولا افرادی را استخدام میکنند که در یک زمینه تخصص بسیار بالایی داشته باشند. ولی گاهی نیاز است کسی در شرکت حضور داشته باشد تا بتواند تمام ابعاد فنی کار را بسنجد و طبق آنها فعالیت کند.
- مقابله با عدم ثبات بازار کار: در حال حاضر در زمانی هستیم که بازار کار به سرعت در حال تغییر است. در چنین بازار کاری بهتر است کمتر از نیروها ثابت و مادامالعمر استفاده شود و بیشتر با فریلنسرها همکاری شود. زیرا فریلنسرها بیشتر و بهتر از تغییرات استقبال میکنند.
- جبران کمبود منابع انسانی منابع شرکتها و سازمانها: گاهی ممکن است شرکتها سرمایه کافی برای جذب منابع انسانی ثابت نداشته باشند. در این صورت بهترین گزینه استفاده از خدمات کوتاهمدت یک فریلنسر است که بعد از اتمام پروژه دستمزد او هم قطع میشود.
- رسیدن فریلنسرها به درآمدهای بدون سقف: فریلنسرها افرادی هستند که درآمد بدون سقف میخواهد. دلیل دیگر بهوجود آمدن این سبک شغلی میتواند همین باشد.
- ارضای نیاز تنوع طلبی حرفهای در فریلنسرها: همانطور که گفتیم فریلنسرها از نظر شغلی تنوع طلب هستند. فریلنسینگ نتیجه فعالیت حرفهای چنین افرادی است.
تفاوت فریلنسینگ و دورکاری
با اینکه اکثر فریلنسرها دورکار هم هستند، نباید فریلنسینگ را با دورکاری یکی دانست. ممکن است شخصی فقط با یک شرکت قرارداد داشته باشد و کار کند، ولی به خاطر مسافت زیادی که از محل کار دارد یا محدودیتهای دیگر، نتواند هر برای حضور در محل کارش رفت و آمد کند. بعضی از شرکتها هم چون فضا یا امکانات کافی برای گرد هم آوردن کارمندان در دفتر یا شرکت ندارند، کارمندانشان را دورکار میکنند. در واقع یک فرد میتواند کارمند ثابت و طولانی مدت فقط و فقط یک شرکت یا سازمان باشد، ولی از راه دور برای آنها کار کند.
از طرف دیگر، فریلنسر ممکن است دورکاری کند، ولی اصلیترین هدف فریلنسینگ همکاری با چندین شرکت متفاوت است. دورکاری لزوما فریلنسینگ نیست.
فریلنسینگ از کجا شروع شد؟
شاید تصور کنید که تاریخ فریلنسینگ خیلی طولانی نیست. ولی مفهوم فریلنس در کتاب ایلیاد هومر که برای ۷۰۰ سال قبل از میلاد مسیح است، آورده شده بود. در داستان ایلیاد شخصی به نام نستور (Nestor) وجود دارد که مشاور جنگهای عظیم یونان بود. به خاطر اینکه او در جنگهای مختلف پادشاهان مختلفی را همراهی میکرد، او را یک فریلنس میدانستند، به معنای شخصی که آزاد است برای هر پادشاهی که میخواهد کار کند. البته این مفهوم به زبان یونانی نوشته شده بود و بعدها در ترجمه انگلیسی ایلیاد به فریلنسر ترجمه شد.
خود کلمه اولین بار اوایل قرن ۱۹ میلادی کتاب «آیوانهوو» نوشته سر والتر اسکات استفاده شد. در این کتاب، یکی از پادشاهان به سربازهای پولی ارتشش «فریلنس» گفت. یعنی سربازهایی که برای هر ارتشی که به آنها پول میداد میجنگیدند.
پس فریلنسینگ عمری به درازای تاریخ یونان باستان دارد. این مفهوم بعد از کتاب آیوانهوو کمکم وارد زمینههای دیگر شد و به کسانی اشاره میکرد که با سازمانها و افراد مختلف همکاری میکردند و آزاد بودند شرکت و کارفرماها را خودشان انتخاب کنند.
ولی با ظهور اینترنت استفاده از مفهوم و کلمه فریلنسینگ جهش بزرگی کرد. حالا به خاطر تنوع کار فریلنسینگ و راحتتر شدن ارتباطات، افراد بیشتری به این سبک کار کردن روی آورده بودند. به همین دلیل است که امروزه مفهوم فریلنسینگ به اینترنت گره خورده است و گاهی اصلا نمیتوان این دو را بدون هم تصور کرد.
چرا شرکتها ترجیح میدهند با فریلنسرها کار کنند؟
شرکتها به دلایل زیر ترجیح میدهند از فریلنسرها برای پیشبرد بعضی از کارهایشان استفاده کنند.
- عدم نیاز به بستن قرارداد طولانیمدت؛
- برون سپاری بعضی از کارهای شرکت که برای انجامشان نیاز به کارمند تماموقت نیست؛
- عدم ثبات بازار کار و مشخص نبودن آینده شرکت برای بستن قراردادهای طولانی مدت با کارمندان؛
- وجود بعضی پروژهها با درجه اهمیت بالا ولی موقت، که ممکن است وقت کارمندان ثابت شرکت را بگیرد؛
- چندمهارتی بودن فیلنسر که به سازمان در انجام پروژهها کمک میکند؛
- تجربه زیاد فریلنسر که باعث آوردن دیدگاههای جدید به سازمان میشود.
سخن آخر
هدف فریلنسینگ در واقع سودرسانی دوطرفه به کارفرما و فریلنسر است. همانقدر که یک کارفرما به مهارتها و خدمات فریلنسر نیازمند است و میتواند در مورد قرارداد کوتاهمدت نگرانی نداشته باشد، فریلنسر به شرایطی که کارفرما برایش ایجاد میکند نیاز دارد. در واقع فریلنسینگ سه عضو اصلی دارد: کارفرما، فریلنسر و بازار کار؛ و میتواند برای هر سه عضو، تماما سود باشد.
منابع: